بغض بارون

شعر نو ٬ ترانه ٬ نثر مسجع در کل آوای اعتراض

بغض بارون

شعر نو ٬ ترانه ٬ نثر مسجع در کل آوای اعتراض

آره فردا باس برم

بیا از بوسه بخندیم

دلو از فردا برونیم

بذار اشکو پای پیوند

بگو تا ساکت نمونیم

ساکت و ملعبه ی مرده دلا

ساکن هر شب و روز و جمعه ها

بیخودی بردن دل توی هوا

اون هوا که سرشکونده به خدا  ۲

لالائی خوندن یه چیزه

خودفریبی   کی عزیزه

دلو با فردا شروع کن

بوسه ده  هر چی عزیزه

لب غصه   نشین تنها

لب دلتنگی حرفا

حرف بوسه رو خبر کن

واسه نورافشون دلها

رنگ شادی   رنگ چشمات

نه هزار رنگ ستاره ست

رنگ بی رنگ شراره است

دِ دورنگی کی چیکاره ست ؟    ۲

منم امروز و هنوز و پرسه ها

رنگ دل رنگ خدا داره هنوز

وله از هر چی حسود و بددله

عطر بارونی ریگ و ساحله

فردا باس   باید برم   کنار دل

اونجا که مرغ هوا خبر میده

اونجا که موجای خسته ی شبو

وصله ی ساحل بی سفر میده   ۲

۷ غروب ۱۷ دی

نظرات 3 + ارسال نظر
ساحل یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:17 ب.ظ http://sahel-oftadeh.blogsky.com

سلام
شما شاعرین؟
خوش به حالتون.
من همیشه فکر می کنم شاعرا هیچی تو دلشون نمی مونه. چون راحت می تونن همه چیزو به نظم دربیارن. اما ما چی؟
منم به روزم.
با امید و امنیت

شب سرد یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ب.ظ http://ashkomahtab.persianblog.com

سلا عزیز خوبی
من قصد ایراد گرفتن نداشتم
منم منظورم همین بود که قالبت رو ساه تر بکنی
الان بهتر شده.
قالب من هم سادست خودم درست کردم
خلاصه قصدی نداشتم دوست من

شب سرد یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:36 ب.ظ http://ashkomahtab.persianblog.com

ممنون از تعریفت
من خوشحال میشم از راهنماییات استاده کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد